Saturday, October 24, 2009

شان نزول اذا زلزلت ما که شمایید...

مبادا جان‌تان ملول بانو، عزیز..
ما که می‌دانيم دل نازک‌ تان از کجا پُرست آ‌‌نطور که شانه‌های‌تان نحيف می‌لرزد زير چادر، هر شب پای تعزيه.‌
ما رو به قبله کنار حضرت قابض‌الارواح دراز شدیم، ولی خبرداریم شب هشتم نذر علی‌اکبر ِ آقا کرديد انگشتر خانوم‌جان خدابيامرز را.
کاش دل‌ش را داشتيم به‌تان بگوييم هربار که به هق‌هق می‌افتيد يک نماز آيات می‌ماند بر ذمه‌ی ما.. اين آخر عمری.

No comments:

Post a Comment